دسته : -مبانی و پیشینه نظری
فرمت فایل : word
حجم فایل : 84 KB
تعداد صفحات : 40
بازدیدها : 483
برچسبها : نظریه دلبستگی روانشناسی
مبلغ : 15000 تومان
خرید این فایلفصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد مبانی نظری و پیشینه پژوهش نظریه دلبستگی در روانشناسی. با منبع نویسی درون متنی و منابع پایانی انگلیسی و فارسی به شیوه APA با رفرنس نویسی مناسب - WORD و قابل ویرایش
معرفی و بخشی از متن
یکی از مهمترین عوامل موثر در تعاملات بین فردی، سبک دلبستگی است که در دوران کودکی فرد شکل گرفته و با توجه به محیطی که در ان تحول یافته است، در سنین بعدی ادامه می یابد. دلبستگی را به عنوان تمایل انسانها به ساختن پیوند های عاطفی قوی با فردی خاص تعریف نموده است. دلبستگی (پیوند عاطفی ) بین کودک/مادر، تعیین کننده ی سلامت روانی فرد است.
نظریه دلبستگی مبتی بر این است که پیوندهای عاطفی نخستین که بین کودک و مادر مراقب در قالب مدلهای ذهنی دوران سازی می شود، به گسترده وسیع روابط بین شخصی کودک در اینده تعمیم می یابند و الگوی این روابط یعنی سبکهای دلبستگی در طول زندگی نسبتا پایدار می مانند در فرایند شکل گیری این روابط والدین پایگاهی ایمن برای کودک فراهم می آورند که بر اساس ان تجربه ها ساماندهی و با درماندگی ها مقابله می شود دلبستگی برای کودک ارزش حیاطی دارد به این دلیل که همچنانکه کودک در دنیای اطافشان کاووش می کند و با امور غیر قابل پیش بینی روبرو می شود به او احساس امنیت و آرامش می دهد. هنگامی که کودک در وضعیتی قرار می گیرد که در او ایجاد ترس می کند رفتار توام با دلبستگی کودک آشکار می شود. ممکن است در شرایط عادی کودکان والدینشان را نادیده بگیرند و حتی ترجیح دهند که با فرد نا آشنا بازی کنند (تا زمانیکه یکی از والدین حضور داشته باشد) ولی وقتی که احساس عدم اعتماد یا تحدید شدن به آنان دست دهد به سرعت به مادر پدر یا هر کس دیگری که به او دلبستگی دارد روی می آورند به طور کلی زمانی که کودک به دیگران اعتماد و نسبت به پذیرفته شدن از طرف آنان اعتماد داشته باشد، برای کاوش در محیط اشتیاق بیشتری نشان داده، عواطف مثبت تری داشته، از عزت نفس بیشتری برخوردار بوده، در حل مسائل پافشاری کرده، ابتکار و پشتکار دارد و به عبارتی از سازگاری اجتماعی و عاطفی بیشتری برخوردار است. یک پیوند دلبستگی اختصاصی و قطع نشده با یک شخص خاص، لازمه تحول سالم و غیر مرضی در فرد است و تجربه ایمنی در کودک پایه و زیر بنای کنش و وری سالم روانی و ذهنی است. ...
در این بخش به شرح مختصر عقاید برخی از نظریه پردازان پر نفوذ که بر اهمیت سالهای اولیه زندگی تاکید داشته اند و به طور تحویلی بحث دلبستگی را مطرح کرده اند، خواهیم داشت.
زیر بنای نظریه دلبستگی در واقع همان بحث روابط موضوع است. در نظریه های روان تحلیل گری که معمولا به عنوان نظریه های روابط موضوعی شناخته شده اند، به نقش اساسی خود، در هدایت روابط صمیمی انسان توجه می شود. پایه این نظریه ها تحسم خود و والدین است که در دوران کودکی تحول یافته و در آینده در روابط نزدیک فرد اثر می گذارد روان تحیلی گران معتقدند که نخستین روابط کودک پایه و اساس شخصیت او را تشکیل می دهند. گرچه روان تحلیل گران معتقدند که در حدود 12 ماهگی تقربا همه کودکان به سمت پیوند فوق با چهره ی مادر تحول می یابند اما در مورد ماهیت و منشا این ارتباط با دیگران توافق ندارند. ...
از دید صاحب نظران مکتب رفتارگرایی، گرسنگی، تشنگی و درد از زمره سائقه هایی محسوب می شوند که کودک در پی کاهش آنهاست و آنچه بتواند این سائقه را کاهش دهد، تقویت کننده اولیه نامیده می شود. از دیدگاه این صاحب نظران، افراد و اشیایی که به هنگام کاهش سائقه حضور دارند به دلیل تداعیشان با تقویت کننده ی اولیه، تقویت کننده ثانویه، نامیده می شوند. مادر به عنوان تامین کننده ی همیشگی غذا و آسایش برای کودک، تقویت کننده ی ثانویه مهمی محسوب می شود. بنابراین کودک نه تنها به هنگام گرسنگی و درد به دنبال مادر است، بلکه در مواقع دیگری نیز به او وابستگی نشان می دهد. نظریه پردازان یادگیری اجتماعی فرض بر این دارند که شدت وابستگی کودک به مادر تا چه حد نیازهای کودک را تامین می کند یعنی وجود مادر تا چه اندازه با لذت و کاهش ناراحتی همراه است. ...
خرید و دانلود آنی فایل